تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

فروش کتابهای مهندسی صنایع کارشناسی ارشد 1391

تقریبا یک سالی میشه که سه شنبه ها می رم به سینما البته با بابک واگه بابک در دسترس نباشه تنها می رم برای من هیچ چیزی به اندازه دیدن یک فیلم خوب ارزش نداره از بین بهترین فیلمهایی که در طی یک سال اخیر دیدم میشه به یک حبه قند ،جدایی نادر از سیمین ، انتهای خیابان هشتم ،اسب حیوان نجیبی است وفیلمی که امروز دیدم با تمام خستگی امتحان وخیلی چیزهای دیگه  فیلم روزهای زندگی اثر پرویز شیخ طادی 

اگر چه فیلم کمی شعاری اما برای سینمای ایرانی که پر از فیلمهای لوده و پر از فیلمهایی با ارزشهای غلط اجتماعی(مثل سعادت آباد ،مردان  مریخی زنان ونوسی) است این فیلم یک فیلم خیلی خوب می باشد قصه فیلم در مورد زن و شوهرییست که در یک بیمارستان جنگی مشغول کارند و در یک پناهگاه با چند مجروح گیر می افتند وبرای درمان بیمارنشان بر خود رحم نمی کنند  ودراخر نیز به وسیله ایرانی ها نجات پیدا می کنند .

فیلم از همان شروع در تیتراژ نشان می دهد که خوش ساخت است مخصوصا با تمام صحنه های جنگی که در سینمای ایران کم نظیر است .به دلیل لوکیشن های بسته فیلم بیشتر از نماهای  متوسط وبسته استفاده می کند .شخصیت پردازی فیلم هیچ نشانی از گذشته واینده آدمها ندارد تنها چیزی که برای کارگردان مهم است شناخت تدریجی شخصیتها در اثر گذشت زمان است  ریتم صدا در فیلم پایین است ولی ریتم بازی گری یکسان و خوب است  اما ریتم روایت شاید در اثر شعاری بودن قصه فیلم کمی دچار نا همگونی است این فیلم شاید برای ما ایرانی ها به دلیل اینکه به موضوع جنگ می پردازد بهتر وباارزش تر از بیننده خارجی باشد.ولی مثل خیلی از فیلمهای جنگی که یک سویه به قاضی می روند بهتر است در این فیلم ما رزمنده بد ایرانی هم داریم .فضای فیلم ما را به یک جنگ تمام عیار می برد وبه همین دلیل است که شاید بیننده از همان اوایل فیلم با شخصیتها همراه می شود . وبا غم  های آنها گریه می کند وبا انها می خندد یکی از مهم ترین جنبه های خوب این فیلم روابط زن و شوهری شخصیتهای فیلم است . که در فیلم زیاد به طور واضح به نمایش در نمی آید ولی در گیر دار قصه فیلم این رابطه به خوبی به نمایش در می اید.

 البته اگه بخوای یه فیلم رو تحلیل کنی باید حد اقل سه بار ببینیش

لیست کتابهای مهندسی صنایع کارشناسی ارشد

تحقیق در عملیات   مدرسان ،علوی

طرح ریزی   مدرسان شریف

کنترل موجودی -  مدرسان

کنترل پروزه -  سبزه پرور - مدرسان شریف

کنترل کیفیت   پارسه- مدرسان

تحقیق2  مدرسان

اقتصاد مهندسی مدرسان

زبان تخصصی  مدرسان

+ 8 ازمون پارسه     + 5 ازمون سالهای  86تا 90   + سه ازمون مدرسان شریف  + 6 ازمون ماهان  

 

شماره تماس 09197485307  زنجان  تاریخ اصلاح آگهی  1392.1.1

بخوان به نام پروردگارت

به نام خداوند رحمتگر مهربان

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

بخوان به نام پروردگارت که آفرید (۱)

 

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ ﴿۱﴾

انسان را از علق آفرید (۲)

 

خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿۲﴾

بخوان و پروردگار تو کریمترین [کریمان] است (۳)

 

اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ ﴿۳﴾

همان کس که به وسیله قلم آموخت (۴)

 

الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿۴﴾

آنچه را که انسان نمى‏دانست [بتدریج به او] آموخت (۵)

 

عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ ﴿۵﴾

حقا که انسان سرکشى مى‏کند (۶)

 

کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى ﴿۶﴾

همین که خود را بى‏نیاز پندارد (۷)

 

أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى ﴿۷﴾

در حقیقت بازگشت به سوى پروردگار توست (۸)

 

إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى ﴿۸﴾

آیا دیدى آن کس را که باز مى‏داشت (۹)

 

أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهَى ﴿۹﴾

بنده‏اى را آنگاه که نماز مى‏گزارد (۱۰)

 

عَبْدًا إِذَا صَلَّى ﴿۱۰﴾

چه پندارى اگر او بر هدایت باشد (۱۱)

 

أَرَأَیْتَ إِن کَانَ عَلَى الْهُدَى ﴿۱۱﴾

یا به پرهیزگارى وادارد [براى او بهتر نیست] (۱۲)

 

أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَى ﴿۱۲﴾

[و باز] آیا چه پندارى [که] اگر او به تکذیب پردازد و روى برگرداند [چه کیفرى در پیش دارد] (۱۳)

 

أَرَأَیْتَ إِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۱۳﴾

مگر ندانسته که خدا مى‏بیند (۱۴)

 

أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى ﴿۱۴﴾

زنهار اگر باز نایستد موى پیشانى [او] را سخت بگیریم (۱۵)

 

کَلَّا لَئِن لَّمْ یَنتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِیَةِ ﴿۱۵﴾

[همان] موى پیشانى دروغزن گناه‏پیشه را (۱۶)

 

نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ ﴿۱۶﴾

[بگو] تا گروه خود را بخواند (۱۷)

 

فَلْیَدْعُ نَادِیَه ﴿۱۷﴾

بزودى آتشبانان را فرا خوانیم (۱۸)

 

سَنَدْعُ الزَّبَانِیَةَ ﴿۱۸﴾

 

عید مبعث رسالت پیامبر صلح و دوستی ومهربانی و رحمت برتمام مسلمانان جهان مبارک 

 

 خیلی دلم هوایی شده بود این روزها دلم را به دریا بزنم ووسایلم را بردارم و بروم جمکران دلم می خواست اما نشد حیف وقتی یه چیزی حسش باشه باید رفت دنبال دل ....اما.... 

 

 

 

 

اینجا مرکز فرمانروایی من است

ان روزها که نبودی با این روزها که نیستی  چه فرقی می کند دلم می خواست تمام آنچه تو هستی را از گوشه گوشه ذهنم پاک کنم اما اعتراف می کنم که هنوز تو در فکرم راه می روی ودر مرکز فرمانروایی من که ذهن من است جولان می دهی

می ترسم همه انچه تو هستی وهمه آنچه تو بودی  جز یک توهمی ساده در گوشه گوشه این ذهن پریشان من بوده باشد .دلم می خواست از تمام زندگی تو را داشتم از تمام این خستگی وپریشانی های دور و دراز دلم می خواست کنارم بودی شانه به شانه من ودست در دست من  می بینی وقتی از تو می نویسم وقتی تو را به وازه می کشم این یعنی تو هنوز در ذهن پریشان من جا داری  ولی اینجا مرکز فرمانروایی من است هروقت دلم بخواهد تو را از خودم حذف می کنم به همین سادگی  هیچ کس هم خبر دار نمی شود آخر جز من که کسی از این راز خبر ندارد همین است که می گویم شاید تو یک توهم ساده بیش نبوده ای کسی چه می داند .از آن روزها سالها گذشته است  دیگر نه من انم که ساعتها به ان چراغ قرمز پشت آن کوههای بلند زل بزنم و دل مشغولیهای این روزهای خسته مجال زل زدن را به دختری که سر کوچه ایستاده است ومرا نگاه می کند  نمی دهد دیروز داشتم به این فکر می کردم که تمام دنیای ادمها در ذهنشان خلاصه می شود آنها با فکرشان زندگی می کنند همه چیزشان جز تفکراتی که از زندگی روزمره شان ریشه می گیرد چیزی نیست . خیلی وقتها پیش دلم می خواست پیشم بودی اما حالا .......

دیگر چه فرقی می کند زمان گذشته است.

دیگر زمان گذشته است.

اگر من رئیس جمهور بودم

اگر من رئیس جمهور این کشور بودم به دلیل ناکارامدی نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی این وزارت رامنحل می کردم چرا ؟ چرا باید در جامعه ماپیشرفت در زمینه اموزش افزایش تعداد کمی دانشگاهها باشد ،چرا،اکیدا مخالفم .

یک  پسر در 18 سالگی دیپلم می گیرد چهار سال دانشگاه می رود دو سال سر بازی  ودو سال هم باید کار کند تا بتواند یک زندگی تشکیل دهد می شود 26 سال  آیا این فرد غریزه جنسی ندارد از فضا که نیو مده به هر حال غریزه جنسی داره وچون نمیتونه کنترلش کنه میشه همین گندی که در این جامعه توسط دولتهای مختلف بوجود اومده سن ازدواج رفته بالا وچون خیلی ها شرایط ازدواج ندارند به چیزهای دیگه روی میارن  از زنای ذهنی گرفته تازنای جسمی  حال فردی که در سی سالگی ازدواج می کند  چگونه می تواند انسانی برای نسل بعد تربیت کند  جامعه خودمون رو ببینیم  پسرها مون دیگه چیزی از دین نمی فهمن (روی بحث من با اکثریت وگرنه من ادمهایی رو در این جامعه دیدم که خیلی پاکند خوبند) دچار کارهایی شدند که به هیچ وجه بهش ایمان ندارند مسجدهایمان را نگو یا جای خوابه یا اگه هر چند وقت یه بار مکان دستشویی رفتن  دیگه هیچ چیز برایمان مهم نیست دوست داریم کارهای دینی مان را پنهان کنیم برای گناه هایمان پز بدهیم  دخترهایمان را نگو لباسهایی می پوشند که معلوم نیست اصلا برای چه می پوشند مانتو ها کوتاهتر از انچه شبیه مانتو باشد وروسری  که مویی را نمی پوشاند.

تقصیر دختر هایمان نیست تقصیر این آدمهای بزغاله ایست که مدیریت فرهنگ این کشور را به عهده دارند کدام فرهنگ را می گویی همان فرهنگی که ملتش دوست دارند خودشان را در گیر و دار زمانه گم کنند  وقتی انقلاب کردیم فقط یک انقلاب سیاسی کردیم اگر من بودم در همان اوایل انقلاب چند شبکه بزرگ تلویزیونی تاسیس می کردم تا این ارزشهای دینی را به دنیا بفهمانم این اقایان تازه فهمیده اند که دنیا دنیای جنگ رسانه هاست به جای آنکه سالهای سال پول نفت را بدهیم از روسیه موشک بخریم بهتر بود رسانه های دیجیتالمان را افزایش می دادیم هنر سینما را اصلاح می کردیم . من الان یک ساله که تمام فیلمهای در حال اکران سینما را دیده ام  هیچ فیلمی وجود ندارد که با معیارهای این جامعه ساخته شده باشد از یک حبه قندش بگیر تا همین اواخر انتهای خیابان هشتم  اصلا ملت چه می دانند سینما یعنی چه سالهاست با سینما آشنا هستم می دانم در این انجمنهای ادبی چه می گذرد یک مشت آدم بی خلاقیت که هیچ چیز از هنر نمی دانند مثل من که هیچ چیز نمی دانم سینما این روزها مرکز اشاعه فحشا است رک بگویم  ابتذال در هنر ایرانی بیداد می کند چون هنر مند باید متعهد به ارزشهای انسانی باشد تا هنرمند به حساب بیاید  همین عادتها و پوشش های غلط را جوانانمان از سینما می گیرند ودر جامعه اجرا می کنند .شاید خرده بگیرید بر من که چرا می گویم وضع حجاب دختران امروز افتضاح است مگراز اندیشه آنها خبر داری که قضاوت می کنی  من قضاوت نمی کنم شاید بد حجاب ترین دختر جامعه ما خیلی پاکتر از یک دختر با حجاب باشد اما هر عملی ظاهری دارد و با طنی  من با باطن اعمال هیچ کس و هیچ کس کاری ندارم چون فقط خدا می داند اما می دانید خیلی ها که در خیابان با ناز و عشوه راه می روند وخیلی وضع پوشش بدی دارند چه بلایی سر جنس مخالفشان می آورند سخنرانی های زنای ذهنی دکتر عباسی رو گوش کنید تا بفهمید 14( ساعت سخنرانیه )

نمی دانم شما در زندگیتان درد را چگونه معنا می کنید اما من هر چه مینویسم احساس می کنم نمی توانم این درد را با این کلمات وبا این گستردگی هجی کنم  دلم می خواهد دریابم جامعه ارمانی اسلامی چرا این گونه شده ،چرا ما وقتی می خواهیم مسلمان هم باشیم آن هم نیستیم  نذری می دهیم لیوان یک بار مصرفش را در خیابان پرت می کنیم  روز عاشورا سر نهار نذری دعوا می کنیم اگر این کارها رو اقلیت انجام می دادند شاید زیاد مهم نبود اما اکثریت ما نمی فهمیم نمی فهمیم  ونمی فهمیم

یک ماه قبل رفته بودم تو استانداری کار اموزی جور کنم مسئولش یه خانم بود هر سوالی از من پرسید جوابش رو دادم آخرش گفت ما نیاز به کار اموز نداریم وقتی از امریه سربازی پرسیدم رو راست بهم گفت باید پارتی داشته باشی بهش گفتم پارتی ندارم اگر داشتم هم  نمی گفتم چرا باید برای هر کاری فساد بکنیم   فسا د اداری در ایران بیداد می کند فساد ی که هیچ وقت از بین نمی رود . من اعتقاد دارم در سی سال اخیر ایران هیچ مدیر لایق وکار آمدی وجود نداشته است .هیچ کس

حرف زیاد است خیلی زیاد  اما چه فایده 

 

 

 

 

تصمیم دارم تمام کتابهای کارشناسی ارشدم رو یکجا بفروشم  البته با تخفیف  هرکی می خواد بسم الله

تاریخ امروز به دادمون رسید خیلی مخلصیم ناصر الدین شاه جان

پی‌نوشت‌:
1ـ پادشاهان سلسله قاجار به ترتیب عبارتند از : آقامحمدخان، فتحعلی شاه، محمد شاه، ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه و احمد شاه.  

  

با بچه ها من و حمید وبابک و مهدی از پینگ  پنگ که در اومدیم سر این بحثمون شد که ترتیب شاهان قاجار چه جوریه اول فتحعلی شاه بوده یا ناصر الدین شاه   سر دنرکباب کنار بلوار آزادی شرط بستیم وحمید هم شرط رو  باخت  من که مطمئن بودم بارها تاریخ قاجار رو خوندم از خاطرات شاهان قاجار تا تاریخ فراماسونری در اوایل دوره قاجار  (البته سه چهار روز که بخندیم  و تفریح کنیم همه دنگشون رو میدن شرط بندی از نظر دینی کلا درست نیست)

 

 وای که امروز چقدر خندیدیم (جای پیمان خیلی خالی ) ولی کبابش مزخرف بود کلا با ساندویچ رابطه خوبی ندارم  

 

این روزها صبح تا شب سر کارم سقف کاذب کار می کنیم با بابک در امدش هم بد نیست  خدا می رسونه  چند روز دیگه امتحانات هم شروع میشه خدا لعنت کنه کامران یگانگی رو میانترم زبان به من سه داده  زهر مارش بشه اون اجیلی که من چهارشنبه سوری بردم سر کلاس  واون هم مثل خرس خورد کلا به خوردن علاقه داره کلاس تعمیرات نگهداری هم چند بار از بچه خواسته بود میوه وشیرینی بیارن سر کلاس . 

 

بگذریم. 

  

این شعر را خیلی این روزها زمزمه می کنیم البته قصد خاصی نداریم فقط شعر خوبی   هر کسی می تونه هر اسمی دلش خواست جای واژه مریم بذاره من همون مریم رو ترجیح می دم 

 

  

تو را برای ابد ترک می کنم مریم

 

تو را برای ابد ترک می‌کنم مریم

چه حُسن مطلع تلخی برای غم، مریم!

برای من که تو را از تو بیشتر می‌خواست

چه سرنوشت بدی را زدی رقم، مریم!

پکی عمیق به سیگار می زنم، هرچند

تو نیستی که ببینی چه می‌کشم! مریم!

همه مرا به خودم واگذاشتند... همه...

همه...

همه...

همه...

حتّی تو هم...

تو هم...

مریم!