تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

شعر من


گفته  بودی که شعرهای من

بی تو در انتظار میپوسد 

خوب میدانم که فاصله ها

همچو بمبی در انفجار می کوشد



شعر هایی که درد میجویند

واژه هایی همیشه در بندند

فکر می کردم اگر باشی 

غصه هایم رخت بر بندند


بی تو من و ماندم و خیالاتم 

فاصله حکم مرگ و دیوار است 

آری اینجا در کویر عشق 

دوستی یک درخت بی بار است


روز و شب با خیال تو تنها

من به روئیای تو معتادم

خوب می دانم که می دانی 

هر چه کردم نرفتی از یادم











 




بعد مدتها شعری گفتیم

حس و حالم شبیه باران است

چون کویری که آب را می فهمد

دستهایم بروی پرده شب

چون خماری ، شراب را می فهمد

 

مانده ام در انحنای عبور

دردها یی در دلم جاریست

دستهایم بی خودی سردند

فصلهایم بی خودی جاریست

 

عشق را هیچ کس نمی فهمد

جز سرابی که عاشق دریاست

شکل او را به خود میگیرد

آن زمان سراب هم دریاست

 

رازهای نگفته نهان

شعرهایم همیشه بیمار است

دردهایم میان شعر من و

گفته هایم همیشه بسیار است

استرس

این روزها فقط دنبال اینم که آرامش رو به زندگیم برگردونم سعی میکنم از هرچیزی که استرس برام ایجاد میکنه دوری کنم سعی می کنم در هر حالتی بخندم شاد باشم چون زندگی هیچ وقت اون چیزی که می خوام نمیشه   پس بی خیال 

 فقط آرامش ...

سکوت...

تنهایی....

خیال پردازی های ارامش بر ممنوع ....

چشماتو ببندی و حس کنی تو باغ زیر درخت خوابیدی صدای آب رو میشنوم  صدای پرنده ها رو میشنوم چشمانم رو اگه باز کنم چیزی جز شکوفه های گیلاس  سیب ...نخواهم دید ... همین خوبه

کوه می رم باغ می رم 

 پیاده روی تک نفره خوبه  

فیلم نگاه کردن خوبه 

شعر خوندن خوبه 

بی تو جهی به عقاید دیگران خیلی خوبه 

گذشته ها رو فراموش کردن خوبه 

دوری کردن از آدمهای به اصطلاح هنر مند خیلی خوبه 

داشتن هدف خوبه 

گله نکردن از وضع مملکت و کار و زندگی خوبه  چون وضع مملکت از این بدتر نمیشه

برخورد کردن با آدمهای با شعور خیلی خوبه که تعدادشون خیلی خیلی کمه  ، با شعور میگم ها

فراموش کردن تو هم اگه بتونم خوبه 

دیدن دوستان و همکلاسیهای قدیمی اگه چرت و پرت نگن خوبه اگه تو رو درک کنن بفهمنت خوبه

خوردن یه غذای خوب تو یه جای خوب  ، خوبه به شرطی که فست فود نباشه

خواب که عالیه 

مسافرت خوبه

شعر طنز خوبه 

خندوانه و شمعدونی خیلی خوبه

والیبال که این روزها داره تو امریکا برگزار میشه خیلی خوبه 

فوتبال بین الاهلی و نفت تهران خیلی خوب بود

سه رو زتعطیلی نیمه شعبان و رحلت امام و جمعه عالیه 

تو پارک قائم نشستن با دوستان وهفت خبیث بازی کردن عالیه 

استخر خوبه

صبح اگه تنبلی نکنم پاشم برم کوهنوردی خوبه

مرور کردن وبلاگ و دفتر خاطرات و نوشتن فیلمنامه و شعر و داستان خیلی خیلی خیلی خوبه

مامان خوبه ولی بابا یکم مثل نظامی ها رفتار میکنه

کلا هنر خوبه

..............

جاهای شلوغ مثل چهار راه سعدی بده

اینترنت و فیس بوک مزخرفه

گروه اولان نار خوبه

صبح با صدای تلویزیون بلند شی بده 

دیدن آدمهای احمق وداشتن اجبار برای گوش کردن به حرفشون افتضاحه

نداشتن یه کار خوب بده

تنبلی بده

نداشتن پول وای وای وای...

اینکه دیگران فکر کنن وضع مالی خانوادشون  از تو بهتره ولی میدونی یه پشگل هم ندارن بعد هی کلاس بزارن بعد تو به خاطرشون چیزی نگی افتضاحه(تو ذهنت هی مقایسه کنی دوباره به همون نتیجه برسی  وای وای وای)

رقصیدن تو عروسی بده کلا مراسم بده

معده درد و سر درد بده

اینکه به دوستت زنگ بزنی هی بگه شارژت تموم نشه زیاد حرف نزنیم  بده دیگه نه؟

.....

ندیدن تو بده اما دیدنت هم خوب نیست نمی دونم چرا ، ندیدنت دلتنگیه،  دیدنت آواز نرسیدن .


داشتن یه قلب مهربون خوبه  اما خیلی وقتها خوب نیست 


داشتن غرور خوبه اما خیلی هم خوب نیست


اینا بد و خوب زندگی منه  


این روزها من اینطوریم