تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

بهار

 

 

برادرم روی کمدش نوشته بود وقتی درختان بهار را باور دارند چرا انسانها باور ندارند اما مگر نوروز غیر از لباس های جدیدمان جز همان چند کیلو اجیل و شیرینی چیز دیگر هم هست برای ما که عادت کرده ام رسمها ی کهنه قدیمی را با آداب و رسوم احمقانه خراب کنیم نوروز چه فایده ای دارد از تمام نوروز فقط بلدیم هفت سینش را بشماریم ان هم همیشه یکی دو سین کم میاوریم کجای تاریخ ما نوشته اند که پسته و آجیل خوراکی عید است کجای تاریخ ما امده است که پرتغال یا کیوی میوه هفت سین است کجای دنیا آدمهایی مثل ما پیدا می شوند که به این را حتی رسمهای خوبشان را خراب کنند کجا؟ 

نوروز برای من جز تکرار ملال آور روزهای احمقانه چیزی نیست جز فریاد شکایت لحظه های به بطالت گذشته سال قبل چیزی نیست  

اما نوروز می تواند رسم جدیدی با شد  شاید ؟  

 

 

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
مردمک نوروز جمعه 5 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 22:17


درسته که گاهی بعضی نوآوری ها میزنن تو ذوق نوروز ایرانی
اما باید بعد از ۹ ماه دوباره یادمون بیفته که بهاری شدن
چه لذتی داره حتی اگه دیگه حقیقی نباشه .
باید یاد بگیریم که چطور میشه تنهایی بهاری شد !
اصلا شاید تمام خوشبختی ها منتظرن ما بهاری بشیم و
بیان سراغمون !
...
سال نو مبارک .
امیدورام پر از تصمیم ها و حس های زیبا بشین :-)

پرم از تصمیم های زیاد کوچک و بزرگ اما کاش بتونم جامه عمل بپوشونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد