تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

شعری از بابک علوی با همکاری یوسف قاسمی

اسمت چه هست بانو بر من بگو بدانم   

زیراکه عشقت افتاد بر روح و جسم  وجانم 

 

آیینه ای است در من تصویر روی ماهت 

 

این روی توست آیا ،  یا من تمام آنم 

 

سر می گذارم اکنون بر روی خاک راهت  

 

تو در جواب لب را بگذار بر لبانم 

 

شوقی درون من هست لیلی فقط بداند 

 

مجنون چگونه بوده است، اکنون من چنانم 

 

 رحمی بکن عزیزم بر این گدای عشقت 

 

من راندنی نباشم پس از خودت نرانم 

 

گردرجواب عشقم "نه"بشنوم من ازتو  

 

بر آسمان هفتم ناگه رسد فغانم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد