تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

تراوشات ذهن من

شب به شب قوچی از این دهکده گم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد

عکس یا دگاری

یک روز به دنیا آمدیم

در حادثه ای شگرف از زاویه دید پدر و مادرمان

هیچ نبودیم

کم کم بزرگ شدیم

خاطره ها ساختیم

حادثه آفریدیم

عاشق شدیم وانتظار کشیدیم ودرد

عکس یادگاریهایی با هم انداختیم

ویکه تاز در دنیا تاختیم

روزی بزرگتر از آنچه هستیم خواهیم شد

عکس یادگاری هایمان را نظاره خواهیم کرد

وپیر خواهیم شد

ودوباره هیچ خواهیم شد

خدا کند آنروز برای دیگران خاطره با شیم

وآنها ما را نظاره کنند

با همان هیچ بودنمان

نظرات 1 + ارسال نظر
مردمک جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 18:30


رودها از خود نه طغیان می کنند !
هرچه می گوییم ما ُ ان می کنند !!

خوب گفته اند از ماست که بر ماست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد