بسم رب الحسين عليه السلام
شکرخدا که بالاخره به هفت سالگي وبلاگ اختصاصي کربلايي حسين عيني فرد پا گذاشتم . از
روزي که نوشتن وبلاگ شروع شد نظاره گر همه ي لطف و مرحمت اهلبيت بودم . زيارت
پشت زيارت بود که نصيبم ميشد و چشمم جاهايي را ديد و جسم و روحم جاهايي را زيارت کرد
که هنوز خيلي ها آرزوي زيارتش را به دل دارند . من به همه ي نوشته هايم ، در وبلاگ ايمان
دارم . همه ي تلاشهايي که کردم به ثمر نشست و حالا نه حس رقابت دارم نه حس مسابقه دادن
، نه دشمني کردن ، از اول هم چنين نبودم .
هروقت طوفاني وزيد ميدانستم بعدش يقينا هواي خوبي را تجربه خواهم کرد .شايد به واسطه ي
همين وبلاگ امام حسيني بودنم رابا هيئت رفتن کامل کردم ،هميشه آرزوداشتم امام حسيني باشم
نه هيئتي . حالا به واسطه ي امام حسيني بودنم هيئت مي روم . هيئت ها مديون امام حسيني ها
هستند نه مديون هيئتي ها . هرچه اعتبارو وقار هيئت دارد اول از نام ارباب و دوم از آنها که
خالصانه ارباب را دوست دارند گرفته .
شکرخدا که اين وبلاگ هرروز مرا با تجربه تر و پخته تر کرد ، دشمن و دوست را نشانم داد
و در 7 سالگي وبلاگ عاقلانه تر و منطقي تر قلم ميزنم . فهميده ام شايد وبلاگ اختصاص به
نوکر امام حسين دارد اما هرگز وبلاگم بيمه نميشد مگر به ياد ارباب و به ياد شهدا ، الحمدالله
که هم به ارباب نزديک تر شدم هم به شهدا . آن روزها که شروع کرده بودم نوشتن وبلاگ را
، داغدار رفتن سيد جواد بوديم . آن روزها اصلا مثل اين روزها نبود ، هيچ چيزش . نوشتم و
نوشتم و نوشتم ... آن روزها کربلايي حسين 25 ساله بود و امروز 32 ساله .
روزگاري گذشت بر همه مان . خوشحالم که با تمام مسائل حاشيه اي ، امروز همچنان هستم نه
در ميانه راه بلکه بر فراز قلّه . فتح کردم ، همه ي زيبايي هاي ارباب را ، همه ي لطفش را ،
همه ي آنچه را که بايد ميشد سرمشق براي نوشتن ديگر وبلاگها ، گاهي به هرکدام شان که سر
ميزنم ميبينم که سرمشق هايم را تا آخر نوشته اند امروز .
از همه ي دوستاني که وبلاگ را حمايت کردند ، سر ميزنند و بي معرفتي مرا نسبت به کامنت
گذاشتن در وبلاگشان ميبخشند ، تشکر ميکنم . از دوستاني که تجربه هايشان را در اختيار من
گذاشتند تشکر ميکنم . امروز که به اين سال از فعاليت وبلاگم رسيدم چون ديگر کسي را نه در
حّد دشمني ونه در حّد رقابت وبلاگم نميبينم تنها مينويسم که از دوستان کم لطف نيز تشکرميکنم
چون قسمتي از موفقيت هايم را مديون آنها هستم . آنها بودند که با رفتارشان به من يقين دادند :
" تا موفق و قوّي نباشي کسي به توحسادت يا دشمني نميکند " و " اگر دشمن داري مطمئن باش
که در کارهايت موفقي " . حال ديگر از خدا جز خودش هيچ چيز طلب نميکنم .
هر کاري در حّد توانم بود انجام دادم ، هيچ حسرتي در دل ندارم ، اگر همين امروز هم وبلاگ
را ببندم وبرم ، ميدانم که نام وبلاگم هميشه زنده خواهد ماند . ميدانم اگر روزي بروم ، کسي
نمي تواند بگويد : کم آورد که رفت . چون تمام 7سال زيادي هم آوردم که کم نياوردم . رفتن
هميشه هجرت وجدا شدن نيست ، جا به جا شدن است . بدان معنا که شايد زندگي شکل ديگري
به خود گرفت و در چهارچوب وبلاگ نويسي ديگر جايمان نشد و محيطي فراتر از اين نيازبه
بودنمان داشته باشد . در حّد نصيحت نيستم پس توصيه ميکنم : امام حسيني باشيد ،مداح پرست
نباشيد ، مداح دوست باشيد ،هيئتي نباشيد ، اسير دل واحساسات ديگران نباشيد ،تحت تأثيربغل
دستي هاتون به سر و سينه نزنيد ، سرتونو براي نشون دادن خودتون درمجالس اهلبيت نشکنيد .
شور با شعور داشته باشيد . در لباس مذهب و دين و هيئت از راه راست منحرف نشيد .
براي نوشتن وبلاگ مسابقه نذاريد ، اصل کاري اول بالاي سرمونه ، دوم تو عراق ، سوم تو
سوريه . پس حواستون به اين سه جا باشه ، نه به قلم وبلاگ من و دوستانتون. امانت دار باشيد
وبا گذشت ،راز دار باشيد ومتعصب .توي خودتون بگرديد ببينيد اين همه خصلت خوب اهلبيت
دارند چندتاشون رو شماها پيدا کرديد از اين همه هيئت که رفتيد . سرلوحه تون امام حسين پسر
حضرت علي و حضرت زهرا ست يا کربلايي حسين عيني فرد پسر حاج غلامرضا ؟ ! شبهاي
پر برکت را از دست ندهيد ، ماه هاي رجب و شعبان و رمضان را همچنين .
از همه ي عزيزان التماس دعا دارم ، در بهترين حالات دعا به يادتونم ، شما هم گاه گاه يادم کنيد
در لحظه هاي نور . یـــــاحیدر