نمی دانم چرا امشب هوای من هوای توست
به هر جایی که می بینم نشان رد پای توست
به یادت سالها من در خودم هر روز باریدم
نمی دانم صفای من همان مهر و صفای توست ؟
به حسرت گونه ام از اشک بارانی است
ومن چشم انتظارم تا ببینم این حد وفای توست
به شبها تا سحر بیدار وگوشم تا سحر در راه
که دل بستم به آهنگی ، سرودی که صدای توست
وآن چشم قشنگ تو به خاطر ماندنی گشته است
چه سود، از هرچه میبینم نشانی از جفای توست
ولی این را یقین دانم که در صحرای طوفانم
به قعر بحر هم باشم خدای من خدای توست
سلام
خیلی سایت خوبی داری من که لذت بردم
[دست]
من یک موتور جستجوی ایرانی راه انداختم ! [بغل]
اگر دوست داری سایت خودت را در این جستجو گر ثبت کنی تا آمارت بره بالا کافیه بیای و اسم سایت خودت را جستجو کنی به همین راحتی!
مرسی که نظرم را خوندی [قلب]
بهم سر بزن منتظرتم لعیا
[گل] [گل]
سلام ....خیلی زیبا بود....موفق
مرسی
ای دل چه اندیشیده ای؟از عذر آن تقصیر ها
زان سوی او چندان وفا؛زان سوی تو چندین چفا
---------------------
مهی که مزد وفای مرا جفا دانست
دلم هر آنچه جفا دید از وفا دانست
شبهاب من به روی سحر لبخند نمی زند
بیهوده می کشم انتظار درهای بسته را
دستان سرد منو پاهای سست من
طوفان و موج و کشتی به گل نشسته را