می روم
تقدیم به دوست عزیزم بو علی سینا
دیگر برای گفتن شعری مجال نیست اکنون برای گفتن این قصه حال نیست
باید به سوزش و سازش نهان کنم غمی جایی برای غصه و قلبی ملال نیست
شاید دلی نیست که تمنا کنم تو را دردی برای شکوه وحرفی ز قال نیست
از آسمان ابری من سنگ می بارد دیگر برای پر گشودن من بال نیست
دل بردی از من و آتش زدی به دل من گر سکوت کنم دلم لال نیست
در فال قهوه من این چنین نوشته اند رفتم نگو وفا نداشت در تو وصال نیست
امشب برای زندگیم تصمیم می گیرم فرصت برای من از ماهها و سال نیست
سلام به تنهای تنهاایم
خیلی ممنون خیلی حال دادی
عزیزمی جیگر
سلام
نکوهش مکن چرخ نیلوفری را
...
همی تا کند پیشه عادت همی کن
جهان مر جفا را تو مر صابری کن
...
تو چون خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را
ناصر خسرو
سلام
نمی دونم در جواب چی بنویسم
رفتی و از رفتن تو،
قلب آینه شکسته
کوچه ها در خلوت شب،
پنجره ها همه بسته
سوغاتی خوش مزه یادت نره
حسابی حسابی منتظریم ا
شکمتو صابون بزن اومدم
بابا ایول
برای ماهم شعر بگو
شما خودت تا ج سری خودت یه پا شاعری
بوی سوغاتی میاد؟؟؟؟؟؟؟؟
تنها ما بهمنی ها فراموش نشیم؟
ما جزو فراموش شدگان نیستیم
ما بهمنی هستیم
فراموش نمی شود
حق با شما بود
نمی شد جوابی بهش داد
چرا؟
سلام
بالاخره برگشتی دلمون تنگ شده بود
به افتخار بازگشت تنها ۴۱
۱
۲
۳
۴
دست دست دست دست
ممنون منم همین طور
در ضمن اینقدر نگید تنها برگشته ملت فکر می کنند رفتیم یه کشور خارجی
حسابی موندم تو کف این لوگوت
نمی شه کمی توضیح بدی
در ضمن
ما منتظر خوردنی خوش مزه هستیمااااااااا
به وقتش توضیح می دهم در اولین فرصت که دیدمت